مهم ترین عامل پیدایش و اجرای کشف حجاب، سفر رضاشاه به ترکیه بود. اگرچه رضاشاه فکر تجددگرایی را از اوایل سلطنت در سر می پروراند، ولی سفر به ترکیه این فکر را تقویت کرد. شاه ایران در سفر چند روزه خود، از مناطق گوناگونی بازدید کرد. نوع لباس و شیوه فعالیت زنان در جامعه و شیوه تعلیم و تربیت دختران ترک، نظر او را جلب کرد. شاه تصور می کرد تمام این تغییرات و پیشرفت های ترکیه، حاصل فعالیت مساوی زنان و مردان بوده است و مایل بود به پندار خود، برای جبران عقب ماندگی های ایران، چنین وضعی در ایران نیز پدید آید. ازاین رو، کشف حجاب زنان در ایران را می توان ره آورد سفر او به ترکیه دانست.
رضاخان و اعلام رسمی کشف حجاب
در سال های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴ خورشیدی، بی حجابی علنی تا حدی رواج یافته بود. چنان که عده ای از زن های طبقات مرفه اروپایی از طرف رضاخان اجازه داشتند در منزل لباس اروپایی به تن کنند و حتی عده ای از آنها بدون حجاب در خیابان ها حاضر شوند. حتی توافق شده بود که اگر شخصی از مراجع و علما مانع این کار شد، شهربانی و مأموران حکومتی در مقابل، از زنان بی حجاب حمایت کنند.
سرانجام انتظار غربی ها به سر رسید. رضاشاه به اتفاق ملکه و دو دخترش که بی حجاب بودند و لباس اروپایی به تن داشتند، در دانش سرای مقدماتی حضور یافت و با اعطای دیپلم به محصلان و معلمان، کشف حجاب را به طور رسمی اعلام کرد. این در حالی بود که آثار شرم و حیا از رخسار بسیاری از زنانی که به اجبار در مراسم شرکت کرده بودند، آشکار بود و حتی عده ای از زنان، تا پایان مراسم رو به دیوار ایستاده بودند و اشک می ریختند.
اقدامات خشونت آمیز بر ضد زنان باحجاب
اعمال محدودیت بر ضد زنان باحجاب در آغاز و پس از آن، استفاده از شیوه های سرکوب گرانه پلیسی، چهره دوم جشن ها و سخن رانی های به ظاهر مترقیانه رضاخانی بود. در همین زمان، برخی از مغازه دارها نیز هم گام با شهربانی، در اعمال محدودیت ها شرکت و با چسباندن اطلاعیه هایی بر در مغازه خود بدین مضمون که: «به چادری ها جنس نمی فروشیم»، با مأموران همکاری می کردند. پس از مدتی به مأموران دستور داده شد خشونت بیشتری به خرج دهند.
بر اساس گزارش های شاهدان عینی، پلیس در گوشه خیابان ها می ایستاد و زنان چادری را زیر نظر می گرفت و چادر از سر آنها برمی داشت و پاره می کرد، به گونه ای که جوی های آب کنار برخی از خیابان ها، از چادر انباشته شده بود.