header

در چرخه فرآیند محور یاوران هنری انقلاب اسلامی «چفیه» تلاش می کنیم دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.

صفای زنده‌رود؛ آیینه‌دار تاریخ و فرهنگ خوشنویسی ایران

صفای زنده رود
نمایشگاه «صفای زنده‌رود» با نمایش آثار شاخصی از خوشنویسی کهن و معاصر، فرصتی برای بازاندیشی ظرفیت‌ها، چالش‌ها و جایگاه این هنر ارزشمند...

به گزارش روابط عمومی بسیج هنرمندان استان اصفهان به نقل از اصفهان زیبا؛ نمایشگاه «صفای زنده‌رود» با نمایش آثار شاخصی از خوشنویسی کهن و معاصر، فرصتی برای بازاندیشی ظرفیت‌ها، چالش‌ها و جایگاه این هنر ارزشمند در فرهنگ امروز مهیا کرده است.هنر خوشنویسی، یکی از اصیل‌ترین هنرهای ایرانی، همواره آینه‌ای از تاریخ، فرهنگ و هویت ایرانیان بوده است. در میان مکاتب گوناگون خوشنویسی، مکتب اصفهان جایگاهی ویژه دارد، مکتبی که به واسطه هنرمندان برجسته و آثار بی‌بدیلش، به‌عنوان یکی از پیشگامان این هنر شناخته می‌شود.

نمایشگاه «صفای زنده‌رود» که در عمارت سعدی برگزارشده، فرصتی منحصر‌به‌فرد برای تأمل در داشته‌ها و ظرفیت‌های مکتب اصفهان و گفتمان میان خوشنویسان معاصر است.در این نمایشگاه، افزون بر نمایش آثار ارزشمند خوشنویسی قدیم و معاصر، ابزارهای کتابت استادان نام‌آور نیز به نمایش گذاشته شده است. در ادامه، برای آشنایی بیشتر با اهمیت این نمایشگاه و جایگاه هنر خوشنویسی در فرهنگ معاصر، گفت‌و‌گوی اختصاصی «اصفهان‌زیبا» با محسن سلیمانی، پژوهشگر و فعال هنرهای تجسمی را می‌خوانید.

اهمیت برپایی نمایشگاه «صفای زنده‌رود» در چیست؟

نمایشگاه «صفای زنده‌رود» از این نظر حائز اهمیت است که داشته‌های فرهنگ خوشنویسی گذشته و امروز ما را در بر می‌گیرد و فرصتی برای بررسی ظرفیت‌های موجود در این هنر فراهم می‌کند. ابتدا باید این ظرفیت‌ها را بشناسیم تا بتوانیم در نسبت با آن‌ها بیندیشیم و با چالش‌هایی که خوشنویسی معاصر با آن‌ها مواجه است، روبه‌رو شویم. این امر نیازمند پژوهش‌ها و تحقیقات گسترده توسط پژوهشگران این حوزه است.در این نمایشگاه تلاش شده است اشارت و نیم‌نگاهی به مکتب خوشنویسی اصفهان داشته باشیم و بهانه‌ای شود تا به دیگر مکاتب خوشنویسی نیز توجه کنیم. این نگاه نه در تقابل با یکدیگر، بلکه در قالب یک گفتمان است که نشان‌دهنده دادوستد میان این مکاتب و سهم آن‌ها در پیشبرد مسئله خط است. در این نمایشگاه، تنوع خطوط در حد بضاعت موجود به نمایش گذاشته شده است.

حدود ۵۰ اثر از خوشنویسان قدیم مرتبط با مکتب اصفهان در این نمایشگاه حضور دارند؛ همچنین، حدود ۵۰ اثر از استاد حبیب‌الله فضائلی، یکی از بزرگان خوشنویسی و پژوهش خط، در این مجموعه گردآوری شده است. علاوه بر این، اسباب کتابت ایشان که از اهمیت بسیاری برخوردار است، نیز به نمایش گذاشته‌شده؛ همچنین نزدیک به ۷۰ تابلوی خوشنویسی از استادان معاصر اصفهان و رونمایی از قلم‌های مخزن‌دار و قلم‌های ابروبادنویسی این‌جانب به نمایش درآمده است.

چگونه تمرکز بر خوشنویسی معاصر اصفهان به هدف نمایش توانمندی‌های این هنر کمک کرده است؟

رویکرد این مجموعه صرفا بر آثار خوشنویسی متمرکز بوده و وارد حوزه هنر مدرن نشده است. هدف این بوده که توانمندی‌ها و بضاعت خط و خوشنویسی معاصر اصفهان را به‌درستی نمایان کنیم و به نمایش بگذاریم.این نمایشگاه ابتدا دو ماه پیش در تهران، در فرهنگ‌سرای نیاوران برگزار شد. اکنون همان نمایشگاه با افزودن تعدادی آثار جدیدتر به عمارت سعدی آورده شده است؛ همچنین، بخشی از این مجموعه به نمایش اسباب کتابت اختصاص‌یافته که برخی از آن‌ها ابداع‌های خلاقانه‌ای در این حوزه هستند.

ویژگی‌های برجسته مکتب خوشنویسی اصفهان چیست؟

پاسخ‌دادن به این پرسش دشوار است؛ زیرا حوزه پژوهش ما هنوز وارد یک کنکاش جدی روی مکاتب هنری نشده است؛ بااین‌حال، شاید بتوان اشاراتی به ویژگی‌ها و شاخص‌های مکتب اصفهان داشت؛ اما در کلیت امر، چون هنوز وارد پژوهش‌های جدی در این حوزه نشده‌ایم، مکاتب و عناصر مربوط به آن به‌طور کامل شناخته و تحلیل نشده‌اند و صحبت درباره آن همچنان دشوار است؛ با‌وجوداین، می‌توان گفت که مکتب اصفهان جزو یکی از پیشگامان خوشنویسی در ایران بوده است. این ادعا را می‌توان با اشاره به کتاب الفهرست ابن‌ندیم در قرن سوم هجری بیان کرد؛ جایی که از «قلم اصفهانی» یاد شده است؛ علاوه بر این، تنوع اقلام خوشنویسی که در کتیبه‌ها و بناهای تاریخی اصفهان دیده می‌شود نیز گواهی بر غنای این مکتب است.

خوشنویسی اصفهان همواره در یک فرایند زایش فرمی قرار داشته و این زایش را در اقلام مختلف به نمایش گذاشته است؛ اما گونه‌شناسی این زایش‌ها کار پیچیده‌ای است و نیازمند پژوهش‌های دقیق‌تر و جامعه آماری گسترده‌تر هستیم؛ بااین‌حال، می‌توان به برخی دستاوردهای برجسته اشاره کرد؛ به‌عنوان‌نمونه، در دوره قاجار، در خط نستعلیق شاهد اتفاق‌های مهمی هستیم؛ به‌ویژه در آثار میرزا غلامرضای اصفهانی، تحولاتی چشمگیر دیده می‌شود.

خط میرزا غلامرضای اصفهانی از یک نگره متنی به نگره بصری منتقل می‌شود. این نگرش بصری باعث تغییراتی در قواعد اصول در خوشنویسی نیز شد و اصالت را از جزئی‌نگری به کلی‌نگری سوق داد. او از رفتارهای تصنعی در حوزه خوشنویسی فاصله گرفت و خوشنویسی تاریخی ایران را دوباره به سمت «هندسه طبیعی» هدایت کرد. به‌عبارت‌دیگر، استحکام نستعلیق را می‌توان در آثار او دید که خط را وارد هیبتی پرصلابت‌ و هنرمندانه کرد و روح تازه‌ای به خط نستعلیق بخشید و جریان آن را به‌سمت ترکیب‌بندی‌های آزادتر طبیعی سوق داد. این‌ها قرائتی اندک از ویژگی‌های مکتب اصفهان است که البته نیازمند بررسی‌های دقیق‌تر و پژوهش‌های عمیق‌تر است.

چگونه می‌توان از تنوع قلم‌ها و سبک‌های مختلف خوشنویسی در این نمایشگاه‌ برای درک بهتر تحول هندسه بصری خط نستعلیق و ویژگی‌های مکتب ثلث اصفهان بهره برد؟

کاری که در این دوره خاص شاهد آن هستیم این است که نستعلیق در حال یافتن ویژگی‌های هنری آزادتر و همچنین کاربردی‌تر در حوزه کتیبه‌نگاری است. این خط از فضای ساده‌نویسی و لطافت و جمع‌وجورنویسی کتابت و هندسه‌های دقیق چیدمانی که در گذشته به آن شناخته می‌شد، وارد عرصه‌ای شد که در آن ارزش‌های ساختار کلی و بصری خط به‌ نمایش گذاشته می‌شود. این تغییرات باقدرت و مهارت‌های خوشنویسانه‌ای همراه است که به هندسه بصری خط، بعد جدیدی می‌بخشد؛ درنتیجه، هندسه بصری خط به سمتی هدایت می‌شود که نه‌تنها زیبایی‌شناسی را به تصویر می‌کشد، بلکه به کل اثر اصالت و عمق خاص و هنرمندانه‌ای می‌بخشد.

علاوه بر این، در کتیبه‌های ثلث مکتب اصفهان، مانند آثار خاندان امامی و عبدالرحیم جزایری و دیگر استادان این حوزه، نوع خاصی از ثلث را شاهد هستیم که از کتیبه‌های ایرانی دیگر متمایز است. هرچند این کتیبه‌ها ازنظر نسبت‌های هندسی و فرمی شباهت‌هایی دارند، نوعی لطافت خاص در مکتب اصفهان در دوره صفوی دیده می‌شود که نیازمند گونه‌شناسی و ریخت‌شناسی است.

این نمایشگاه‌ها فرصتی هستند تا جامعه پژوهشی کشور بتواند توجه بیشتری به این حوزه‌ها داشته باشد. در این نمایشگاه‌، انواع مختلفی از اقلام خوشنویسی مانند محقق، تعلیق، نستعلیق، کوفی و شکسته‌نستعلیق وجود دارد. این تنوع به‌علاوه سبک‌ها و شیوه‌های متنوع خوشنویسی، فضایی گفتمانی برای پژوهشگران ایجاد می‌کند. از این منظر، نمایشگاه‌ها نه‌تنها مکانی برای نمایش آثار هستند، بلکه بستری برای تحقیق، تبادل‌نظر و پژوهش‌های تخصصی نیز به‌شمار می‌روند؛ ضمن اینکه قالب‌های متنوعی از آثار در این نمایشگاه‌ها حضور دارند که به غنای این فضا می‌افزایند.

با توجه به تغییرات فرهنگی و تکنولوژیکی، چگونه می‌توان هنر خوشنویسی را در دنیای معاصر حفظ کرد و ارتقا داد؟

خوشنویسی یکی از هنرهای ملی و تاریخی ایران ماست که ریشه در تمدن ایرانی و اسلامی دارد و همواره نقشی کلیدی در تاریخ فرهنگی و تمدنی ما ایفا کرده است. ایرانیان چه در دوره پیش از اسلام و چه پس‌ازآن، سهم مهمی در توسعه و ترویج این هنر داشته‌اند. نقش برجسته‌ای که خوشنویسی در تمدن‌سازی ایفاکرده، نشان‌دهنده عمق ارتباط آن با هویت فرهنگی ماست.در طول تاریخ، ایرانیان در پدیدآمدن و گسترش اقلام مختلف خوشنویسی نقشی بی‌بدیل ایفا کرده‌اند. از این منظر، دوره‌های تاریخی طولانی و متنوعی را می‌توان مشاهده کرد که خوشنویسی در آن‌ها با فرازوفرودهای گوناگون همراه بوده است. با ورود صنعت چاپ به ایران، خوشنویسی با تغییرات شگرفی مواجه شد. از یک‌سو، کتابت که یکی از عناصر کلیدی این هنر بود، به دلیل جایگزینی چاپ، معنای سنتی خود را از دست داد. از سوی دیگر، این تحولات به ظهور فرصت‌های جدیدی منجر شد. خوشنویسی به‌تدریج از فضای کتابت به سمت بیان‌های هنری فردی سوق پیدا کرد و توجه خوشنویسان به جنبه‌های بصری و سیاه‌مشق‌ها افزایش یافت.

این تغییر رویکرد باعث شد که وجه خوانشی خط تا حدی کم‌رنگ شود و جای خود را به وجوه بصری دهد. این تحول تا دوره معاصر ادامه پیداکرده و خوشنویسی امروز نیز تحت‌تأثیر عوامل و مؤلفه‌های متنوعی قرار دارد که وارد زندگی مدرن ما شده‌اند. از یک‌سو، خوشنویسان معاصر با نوعی حیرت مواجه‌اند، حیرتی که ناشی از تلاقی میان متن، فضای بصری و بیان هنری است. این حیرت به جریان‌های مختلف نقد و تحلیل‌های پژوهشی دامن زده و همچنان نیز یکی از چالش‌های مهم پیش روی خوشنویسی معاصر است.

در وضعیت کنونی، بازخوانی خط و رویکردهای پژوهشگرانه به آن اهمیتی ویژه دارد. وجود آثار ارزشمند استادان و هنرمندان معاصر نشان می‌دهد که این هنر همچنان زنده و پویاست. خط، به‌عنوان یکی از ارکان اصلی تمدن بشری، ظرفیتی تاریخی دارد که باید آن را بشناسیم و از آن مراقبت کنیم. اگر این شناخت صورت نگیرد، ممکن است دچار غفلت شویم و ارزش‌های آن را نادیده بگیریم. سنت خوشنویسی، با وجود غنای ذاتی، تنوع، عمق و هوشمندی‌اش، همچنان بخشی از هویت ماست و نیازمند توجهی جدی و مداوم است.

نقش هنر خوشنویسی در زنده‌نگه‌داشتن مطالبه زاینده‌رود چیست؟ به نظر شما چگونه می‌توان از این هنر برای دفاع از حق مردم اصفهان استفاده کرد؟

این امکان وجود دارد؛ اما موفقیت آن بستگی به این دارد که هنرمند چگونه بتواند به این عرصه وارد شود و آثاری خلق کند که با نیازها و مسائل امروزین جامعه مرتبط باشد؛ برای نمونه، زاینده‌رود یکی از موضوع‌های مهم است. سال گذشته، من لوگویی برای زاینده‌رود با خوشنویسی نستعلیق طراحی کردم جهت چاپ روی تی‌شرت و کلاه. امروز این کلاه و تی‌شرت در محافلی که به‌صورت سازمان‌های غیردولتی (NGO) در حوزه زاینده‌رود فعالیت می‌کنند، مورداستفاده مردمی قرار می‌گیرد.هدف این است که هنر خوشنویسی بتواند به‌عنوان ابزاری مؤثر در رساندن صدای مردم اصفهان، مطرح‌کردن مسائل زیست‌محیطی و دفاع از حقوق اجتماعی به کار گرفته شود. این ترکیب هنر با دغدغه‌های اجتماعی می‌تواند توجه بیشتری را به این موضوع‌ها جلب کرده و به اتحاد جامعه در مطالبه حقوق مشروع کمک کند.