نوشتن از سرداری ۱۷ ساله قدرت و شجاعت را با هم می خواهد و من نمیدانم این دو کجا نهفته شده اند.
شجاعت از احساس قدرت است و قدرت بچه شیعه از حبل الله…
بی شک تعلیم و تعلم توامان نقش بزرگی را در پرورش روح علی دری داشته است و این را در لابلای صحبت های برادرش می توان فهمید.
دومین روز بهار ۴١ بود که خانواده زحمتکش حاج محمد دری به قدوم پسری از گردان آخرالزمان منور شد. نامش را علی نهادند تا علی وار هم زندگی کند.
همانطور که بزرگتر می شد هم در مدرسه خوش می درخشید و هم در مزرعه عصای دست پدرش بود.
درسش خوب بود و دانشگاه هم با رتبه خوبی قبول شده بود تا سرافرازی برای فامیلش باشد. اما چاره چیست؟
مقصد ارض موعود است و جهان در آستانه تحولی بزرگ و برای تربیت فرماندهان این تحول، دانشگاه انسان ساز خمینی کبیر راه افتاده است. علی دانشجوی نمونه ی این دانشگاه بود تا جایی که خود را از بقیه دانشگاه ها بی نیاز دید. در بحبوحه انقلاب، آرشیو بزرگی از سخنرانی ها، نوارها، اعلامیه ها و رساله های امام خمینی شده بود. حالا دیگر در این دانشگاه، مقام استادی دارد و به عنوان استاد باید برود جبهه و مشق عشق کند.
به قول سید شهیدان اهل قلم: «آنچه اینجا می گذرد جلوه گاه خاص آن پرتوی است که از نورالانوار حق در جان امت دمیده شده است.»
همانطور که نشسته و با برادرش خاطراتش را مرور می کنم، یادگاری بزرگ از این شهید توجهم را جلب می کند. منازل مسکونی پارک جهاد دولت آباد را می گویم. اینها را علی ١۶ ساله طراحی کرده است و هنوز هرکه می داند و می بیند یادی هم از او می کند.
روز موعود برای علی فرا رسیده است و باید از برادران و خواهرانش حلالیت بطلبد و عازم شود.
مقصد : «رزمایش بزرگ عاشقان شهادت – دارخوئین» اینجا گردان ها تکمیل شده اند و سکانس های زندگی به خوبی فیلمبرداری شده است.
فیلمسازان و بازیگران که باصطلاح خودشان معروف شده اند، باید بیایند و پای هنرمندی این شهدا، زانو بزنند و درس بگیرند.
وجه المقایسه این رزمایش هم مانند این فیلمهای سینمایی که تهش به خیر و خوشی می گذرد نیست. بلکه ته تهش وصال است و وصال است و وصال ….
آنجا که علی در وصیت نامه اش می نویسد: شما ای مردم مسلمان، وظیفه دارید که از خون شهیدان گلگون کفن صدر اسلام تا انقلاب را پاسداری کنید، همچون زینب (س) و باید به خاطر داشته باشید که انقلاب به این راحتی به دست نیامده است، بلکه هزاران خون جوانان پاک علی اکبر و … ریخته شده است و چه زنهای پارسایی همچون زینب و زینب وار پیام و مسئولیت سنگین شهیدان کربلا را تا اینجا رسانده اند. باید مواظب باشید که چه مسئولیت سنگینی بر دوش شما گذاشته اند و شما در برابر هر قطره خون آن عزیزان مسئول هستید.»
حالا این رزمایش به عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا» و تاریخ ١٣۶٠/١/٢١ رسیده و بنی صدر هم عزل شده است. در این عملیات علی تیر می خورد و همرزمانش نمی توانند او را به عقب برگردانند. او در آن رزمایش خوب امتحانی پس داد و جام شهادت را نوشید و شش ماه بعد در گلزار شهدای دولت آباد در جوار امامزاده محمود بن موسی بن جعفر علیه السلام به خاک سپرده شد.
روحش شاد.