header

در چرخه فرآیند محور یاوران هنری انقلاب اسلامی «چفیه» تلاش می کنیم دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.

امروز: ۱۸-۰۶-۱۴۰۳

شهید هنرمند سید محمد حجازی

شهید هنرمند سید محمد حجازی

زمان شهادت: 1365/12/29

چه زیبا نام داد او را پدرش و چه زیباتر صدایش زد: سید محمد! سید محمد! سید محمد!

یازدهم تیر ۴۵ به دنیا که آمد، تمام در و دیوار شهرش، برایش تمام قد ایستادند. چرا که می دانستند، حماسه آفرین است و نقاش!
نمی دانم چرا این دل زنگار گرفته ی ما نمی شناسدش.
بهانه نیست! حرف دلم است، دلم غافل است.
به بهانه ها، نامش را شنیدم و سوسوزنان به هر سو چشم دوختم، تا نور وجودش را دریابم.

چه کسی می داند جنگ چیست و یا فرود یک خمپاره قلب چند نفر را درد می آورد؟ هویزه کجاست ؟ شلمچه چه می گوید؟
دیوارهای شهر به این دلیل ها، پای قدم های پسر آسید صادق ایستادند.
در دوران رشد، پاتوقش محفل پاکان بود و بعد از انقلاب پای ثابت پایگاه بسیج!

به جبهه اعزام شد و در کربلای ۵ مجروح شد اما نگذاشتند برای درمان اعزام شود و او را به اسارت بردند.

۳۰ ماهی را در موصل بود، تا آزاد شد و شش ماه در بیمارستانی در اصفهان تحت درمان بود. بعد از آن با دختر عمه اش پیوند آسمانی بست و حاصل آن یک پسر شد.
برای بار دوم عزم جبهه کرد و این بار در آخرین روز سال ۶۵ به آرزوی دیرینه اش رسید.

سید محمد علاقه شدیدی به کوهنوردی داشت و می گفت: از بالای کوه دنیا را کوچک می بینم!

هر چند وصیت نامه ای از او در دسترس نیست، اما مصاحبه ای با روزنامه کیهان داشته است که به بررسی رفتارهای وحشیانه ایادی رژیم بعث در برخود با اسرای ایرانی می پردازد.
دوستانش او را در سنگر و در اوج تنهایی مشغول دعا و قرآن می دیدند.
سلاحی بر دوشش، اروند از کنارش می گذرد. آری آنها همه با هم بودند! چه جمع باصفایی همه شان شعارشان این بود: «ما بهر شهادت تشنه هستیم.»
پیکر پاکش در گلزار شهدای دهاقان دفن شد.

روحش شاد .