خوشا با عاشقان هم خانه بودن به گرد شمع جان پروانه بودن
به زیر تیغ حق گردن نهادن شهید عشق آن جانانه بودن
دوباره شعر و واژه هایی از جنس آفتاب در کنار هم نشستند تا ذوق و استعداد جوانی بیست ساله را به تصویر کشند.
پرده اتاق را کناری می کشم و به آسمان پرستاره چشم می دوزم. امشب حدود یک ساعت است که نشسته ام و می خواهم قلم را روی کاغذ بلغزانم اما چیزی به ذهنم نمی رسد.
در لابلای اسناد می گردم تا شاید بشود چیزی پیدا کرد. تا اینکه آن عزیز خودش به دادم میرسد. شهید «حجت اله ضیایی» و اشعارش راهی را نشانم می دهد .
حجت الله که سال ۴۴ در قهنویه مبارکه و منزل رجبعلی ضیایی به دنیا آمد، بیست بهار را می گذراند که اشک را به مادر، قلب محزون را به پدر و کمر شکسته را به برادرش سپرد و رفت. برادری که هنوز پس از سی سال و اندی به تصویرش که نگاه می کند ناخودآگاه بغضش می ترکد. حتی از ریزش اشکهای مردانه اش در نزد ما نیز ابایی ندارد و اشکهای صاف و زلالش از گونه های افتاب خورده اش سر میخورد و محاسنش را تر می کند.
به عکس حجت اله که نگاه می کنم چشمانش حرف های ناگفته ای دارد. من هم چون جوابی ندارم سرم را به زیر می اندازم . اینکه جوان باشی ،شاعر باشی و بیش از همه عاشق باشی ولی از همه دلبستگی هایت به یک اشاره دست بکشی و جامه رزم به تن کنی و بروی و جام شهادت سر بکشی. نگاهش پرسشگر است و من جوابی برای سوالاتش ندارم پیش خودم میگویم نپرس برادر من! نپرس ما این امتحان را ننوشته مردود شدیم. با اندک پرس و جویی میتوان فهمید بنای اصلی خانواده حجت اله اسلام است و تقاطع اسلام و انقلاب مقصد رسیدن حجت الله بوده است.
دوستانش از حضور وی در راهپیمایی ها می گویند و نقشش در سازماندهی گروه های دوستانه ، او بعد از انقلاب هم انقلابی ماند و به استخدام سپاه پاسداران درآمد… شعر بخشی جدانشدنی از زندگی حجت اله بود…
به این سروده:
بیا با عاشقان پیمان ببندیم که مرگ سرخ را بر خود پسندیم
اگر روزی برآید مرگ از راه به روی مرگ بی پروا بخندیم
که می رسم میفهمم حجت اله نه تنها یک رزمنده بلکه شاعر عاشقی بود که بهترین لحظات زندگی را عروج کرد و از همه تعلقات مادی و دنیوی دل برید. به همین خاطرهم بود که در وصیت نامه اش مردم را به امام دعوت می کند و می نویسد: «به سخنان الهام بخش امام گوش دهید و به آن جامه عمل بپوشانید و تا پیروزی اسلام دست از مبارزه بر ندارید.
سرانجام حجت اله این شاعر عاشق امام و خط رهبری در بیست و یکم بهمن ۶۴ و در عملیات والفجر ۸ بر اثر اصابت مستقیم ترکش آخرین بیت زندگی اش را سرود و جاودانه شد.
روحش شاد.