header

در چرخه فرآیند محور یاوران هنری انقلاب اسلامی «چفیه» تلاش می کنیم دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.

امروز: ۲۵-۰۶-۱۴۰۳

شهید هنرمند اکبر رفیعی

شهید هنرمند اکبر رفیعی

زمان شهادت: 1366/04/03

بی آنکه بدانم، آرام آرام تمام مغزم را تسخیر کرد و جایی در قلبم باز کرد، در کوتاهترین زمان که حتی فکرش را هم نمی کردم .
کاش کمی بیشتر به قاب عکسش نگاه می کردم اما چه کنم حجب و حیا و شرم نمی گذارد، او کجا و من کجا؟

کمی که خاطراتش را مرور کردم فهمیدم باید فاصله بین ع ، ش ، ق را بردارم تا فاصله میان عاشق و معشوق برداشته شود .
عکسش لبخندی دائمی دارد! لبخندی از جنس بدر با بوی گل نرگس !
از او می خواهم این نگاه زیبا را از من که جز آه در بساط ندارم دریغ نکند چرا که نور خدا در چشمانش موج می زند.
اینها را وقتی به عکس او نگاه میکردم پی بردم. زندگی نامه اش را که می خواندم دیدم نوشته متولد ١٣۴۴ کرکوند مبارکه!

پدرش حسنعلی نام داشت و خودش اکبر، از خانواده بزرگ رفیعی!

خانواده اش اعتقادات بالایی داشتند و متدین بودند و زحمتکش !
اکبر همانطور که درس میخواند هم در مبارزات و تظاهرات شرکت می کرد و هم در کنارش خطاطی و نقاشی می کرد.
انقلاب که پیروز شد او هم دانشگاهی بود، فوق دیپلمش را که گرفت به عضویت سپاه در آمد و شد جمعی تبلیغات !
بیت المقدس ، رمضان، والفجرها، کربلای ۵ و نصر را به عنوان فرمانده گروهان و معاون گردان حضور داشت و چند باری هم تیر عشق، جسمش را مجروح کرد. لابلای یادداشت هایش جمله ای توجهم را جلب کرد: « آن چیزی که به جنگ و مبارزات ما رنگ و بوی الهی می دهد مسأله ولایت فقیه است که در حال حاضر بر عهده امام خمینی است، او که با رهبریِ پیامبر گونه اش انقلاب را در بحرانی ترین لحظات هدایت و پشتیبانی می کند.»
سرت سلامت شهید! سلامت که می دهم می دانم پاسخ می گویی! درب را که بگشایی می بینی منم ، مهمان هر شبی ! درب را بازکن که دلتنگ دلتنگم! روز آخری که می رفت را خانواده اش یاد دارند.

او در عملیات نصر ۵ در منطقه سردشت به آرزویش رسید و بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

پیکر مطهرش در گلستان شهدای کرکوند آرام گرفت.
روحش شاد .