header

در چرخه فرآیند محور یاوران هنری انقلاب اسلامی «چفیه» تلاش می کنیم دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.

امروز: ۲۶-۰۶-۱۴۰۳

شهید هنرمند ابوالفضل تاریخی

زمان شهادت: 1362/08/13

دفتر خاطراتی داشت که هر صفحه اش را که ورق میزنی سفارشش، یاری انقلاب است.
همان که ایستاده تا خلقت را به سوی تکوین ببرد.
دنیا برایش صراط آخرت بود و با رشته ی مودت، به امامش متصل بود.
تمام چیزهایی که دشمن به واسطه اش انسان را می فریبد، برایش گویا سنگ ریزه های کف دریا بودند.
آتش جنگ برایش سرد و سلامت بود و هر تیر برایش پیک رهایی!
گویا تیرها مسیر بهشت را نشانش میدادند.

او می خواست بین حیات و ممات، حیات را برگزیند و در بهشت برین سکنی گزیند.
رشته توکلش را محکم کرد و به یقین رسید. چون دیده بود آتشی را که بر ابراهیم گلستان شد، نشأت گرفته از یقین بود!
آقا هادی، پدرش را می گویم: در یکمین روز گرمترین ماه سال ۴۴ برای پسرش، نام ابوالفضل را انتخاب کرد تا رسم وفاداری به ولی را بیاموزد.
غیرت در رفتارش موج می زند. بچه های پایگاه بسیج که قدیمی تر هستند، می گویند اگر یکی دو روزی نمی دیدیمش کلافه بودیم! گویا مصداق بارز جلوه ملکوتی بود برای ما!
سن زیادی نداشت که عزم جهاد کرد و قبل ترش جهاد با نفس را شروع کرده بود!
راهی دیار دلدادگان شد و در کربلای ۴، در ارتفاعات الله اکبر حیات را بر ممات ترجیح داد.

در تاریخ ۶۲/۸/۱۳ که شهید شد،  ۱۸ ساله بود و سپس در گلزار شهدای امامزاده عبدا… ابوزید آباد در آران و بیدگل در آغوش خاک آرمید.
آثار نقاشی و شعر به جا مانده از او، همگی از علاقه اش به شهادت می گوید. همانطور که در وصیت نامه اش آورده است: جهاد را وظیفه خود می دانست و ندای امام امت را در راستای هل من ناصر مولایش!
او می گفت: دنباله رو قافله حسین هستم تا به کربلای خونین برسم. حالا شما می خواهید چه نقشی در این قافله داشته باشید!؟

روحش شاد.