شعر پنج تن آل عبا
شبی که نورمحمد به پیش داور شد
که زهره کرد و طلوع آسمان منور شد
ز اقصی زفلک برگذشت آن شب تار
سرود شادی زهره بچرخ اختر شد
چودشمنان پیمبر بگفتند ابتراست
عطازحق به پیمبر جمال کوثرشد
پس از زیارت کعبه به حاجیان گفتا
توقفی وبخم غدیر اندرشد
ندانمود که من کنت مولاه فهذا
علی مولای او به نزد داور شد
نکرد هیچ وفا اشقیا به حال علی
که ظلم وجوربه آل علی مضطر شد
شبی که تیغ محراب برگشود عدو
شعار فزت برب الفلق مکرر شد
حسن نور دو چشمان حضرت زهرا
که زهر از کف دشمن بکامش اندرشد
هلا من ناصر حسین تشنه بگفت
صدای ینصرونی تابه چرخ اخضر شد
ز قتلگاه چون برون شد شمر باخنجر
طلوع درکف او آفتاب دیگر شد
حسین گشته غلطان به خون شهیدانش
چونینوا پر از لاله های احمر شد
بسوی شام روان تابه بارگاه یزید
اسیرو منزلشان هم به خاک بستر شد
زبان به فضل و بلاغت گشود حضرت زینب (س)
یزید راسخنان فصیح نیشتر شد
بداد پاسخ ظلم یزید را چوز موذن
صدای اشهد ان لا اله اکبر شد
سرود زعال عبا مرثیه چوشبگرد
کلام اوبه نوا و به نوحه زیور شد
والسلام
شعر پنج تن آل عبا در وصف امام حسین علیه السلام
شاعر محمد جلی متخلص به شبگرد تنها
کانون بسیج هنرمندان شهرستان شهرضا