header

در چرخه فرآیند محور یاوران هنری انقلاب اسلامی «چفیه» تلاش می کنیم دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.

نقش سلیمان | مفاهیم نهفته در «مکتب سردار سلیمانی» در گفت‌وگو با رضا بدرالسما

بدرالسماء
اصفهان شهر هنر و فرهنگ، همواره میزبان هنرمندانی بوده که با خلق آثار خود، پیام‌هایی عمیق و ماندگاری را به جهان منتقل کرده‌اند.

به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج هنرمندان استان اصفهان، به نقل از اصفهان زیبا؛ اصفهان شهر هنر و فرهنگ، همواره میزبان هنرمندانی بوده که با خلق آثار خود، پیام‌هایی عمیق و ماندگاری را به جهان منتقل کرده‌اند. رضا بدرالسماء، نگارگر برجسته اصفهانی از جمله هنرمندانی است که با زبانی از جنس نگارگری توانسته است مفاهیمی از شجاعت و ایثار و ارزش‌های الهی را در آثار خود به تصویر بکشد. او با خلق اثری با عنوان «مکتب سردار سلیمانی»، نه‌تنها یاد سردار شهید قاسم سلیمانی را زنده کرده، بلکه پیام او را به جهانیان رسانده است.

رضا بدرالسماء، از جزئیات این اثر، مفاهیم نهفته در آن و چالش‌های هنرمندان نگارگر سخن می‌گوید. او تأکید می‌کند که نگارگری باید با زمانه همراه باشد و همچنان به‌عنوان ابزاری برای انتقال پیام‌های انسانی و اجتماعی باقی بماند.

ایده اولیه نگارگری تصویر سردار سلیمانی چطور به ذهن شما خطور کرد؟

شهادت سردار قاسم سلیمانی برای ما نه‌تنها داغی بزرگ، بلکه فقدانی غیرقابل‌جبران بود. من هرگز تصور چنین اتفاقی را نمی‌کردم. همواره آرزوی سلامتی و طول عمر ایشان را داشتم و فکر می‌کردم که حضور ایشان در میان ما، برای ایران و جهان اسلام نعمتی بی‌بدیل است. کار کردن بر روی شخصیت سردار، به‌ویژه خلق پرتره‌ای از او، وظیفه‌ای خطیر و دشوار بود. طراحی پرتره‌ یک شخص عادی، کار دشواری نیست؛ اما سردار سلیمانی تنها یک شخص نبود، او تجسمی از باورها، ارزش‌ها و معنویت عمیق بود که هر هنرمندی را به چالشی بزرگ می‌کشاند.

وقتی برای نگارگری تصویر او دست‌به‌کار شدم، می‌دانستم که این کار نیازمند تأمل، تفکر و مهم‌تر از همه یاری خداوند است. شخصیت شهید سلیمانی را نمی‌توان صرفا با خطوط و رنگ‌ها به تصویر کشید؛ چراکه عمق وجود او در معنویتی بود که به انسان کامل نزدیک شده بود. او فردی مخلص و محب واقعی خداوند بود. هرگاه اراده‌ای می‌کرد، گویی آن اراده از سوی پروردگار هدایت می‌شد.

چرا عنوان «مکتب سردار سلیمانی» را برای این اثر انتخاب کردید؟

بدرالسماء ادامه داد: این نگارگری که با عنوان «مکتب سردار سلیمانی» معرفی کردم، تنها یک اثر هنری نیست، بلکه بازتابی از روح بلند، تفکر عمیق و آرمان‌های متعالی ایشان است. سردار سلیمانی یک مکتب بود، مکتبی که با خود جریان فکری، ایمانی و عملی به همراه داشت. او الگویی برای مبارزه با ظلم، عدالت‌خواهی و پاسداری از ارزش‌های انسانی بود.
شخصیت سردار در ذهن من همواره به‌عنوان یک انسان کامل و بی‌بدیل جلوه می‌کرد. انسانی که با تمام وجود در مسیر رضایت پروردگار گام برمی‌داشت و به‌گونه‌ای مبارزه می‌کرد که نابودی داعش را نه‌تنها ممکن، بلکه قطعی می‌دانست. او در میدان‌های نبرد، هم قهرمان بود و هم بشارت‌دهنده پیروزی. هر حرکت او، انعکاسی از ایمان، خلوص و عشق به مردم و میهن بود.

نگارگری تصویر چنین شخصیتی، برای من صرفا یک وظیفه هنری نبود؛ بلکه رسالتی بود که به کمک خداوند، در راستای حفظ و بازتاب ارزش‌های او انجام شد. این اثر هنری، تجلی ارادت من به مکتب سردار و تلاشی کوچک برای ادای دین به او بود؛ مردی که فراتر از زمان و مکان، الگویی بی‌نظیر برای تمام نسل‌ها خواهد ماند.

از تجلی شخصیت سردار در نگاره خود برایمان صحبت کنید؟ این خطوط دورانی، لاله‌های روییده و درخت شکوفه از چه سخن می‌گویند؟

من به‌عنوان نگارگر تلاش می‌کنم با آثاری که می‌آفرینم، روح تفکرات و اندیشه‌های والای شهدا را به تصویر بکشم و به مخاطب انتقال دهم. برای مثال، در این اثر خاص، یک دایره در میانه تصویر طراحی شده که سردار سلیمانی در مرکز این کره قرار دارد. انتخاب دایره به‌عنوان نماد، نشان‌دهنده چرخه‌ای بی‌پایان از ایثار و مقاومت است. تصویر ایشان با چهره‌ای خرسند و شادمان از مسیری که انتخاب کرده و سرنوشتی که نصیب او شده، بازتاب‌دهنده عمق ایمان و رضایت او از شهادتش است.

پشت سر سردار، کره زمین به زیبایی گل‌باران شده است. این نماد نشان‌دهنده تأثیر جاری‌شدن خون شهدا در مسیر آزادی و عدالت است؛ خون‌هایی که بذر امید و رهایی را در زمین می‌کارند و جهان را گلستانی از صلح و آرامش خواهند کرد. در حقیقت، این تصویر مفهومی از این تفکر است که شهادت، راهی برای حیات دوباره و احیای ارزش‌های الهی در جهان است.

درختی که ریشه‌هایش در اعماق زمین فرو رفته و شاخسار آن به عالم بالا و ملکوت متصل شده است، جلوه‌ای دیگر از این ایده است. این درخت نمادی از اندیشه‌ای است که ریشه در گذشته‌ای پر از ایمان دارد و شاخه‌هایش تا افق‌های بی‌پایان الهی امتداد می‌یابد. خون‌هایی که بر زمین جاری شده‌اند، پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را ترسیم کرده‌اند، پرچمی که امتدادش به آسمان متصل است و نمایانگر پیوند عمیق این اندیشه با ارزش‌های معنوی و الهی است.

در بخشی از این اثر، پرچم‌های اسرائیل و آمریکا دیده می‌شود که طومار آن‌ها در حال بسته شدن است و شعله‌های آتش، پایان این نمادهای ظلم و ستم را رقم می‌زند. این تصویر نشان‌دهنده آرمان سردار سلیمانی و سایر شهداست که برای محو ظلم و برپایی عدالت جان‌فشانی کردند. خون‌های ریخته‌شده در این مسیر، در قالب گل‌های لاله روییده‌اند، لاله‌هایی که از دیرباز نماد شهادت و ازخودگذشتگی در فرهنگ ایرانی بوده‌اند. درختی که در این تابلو شکوفه داده است، نمادی است از آینده‌ای روشن و بهاری جاودان؛ بهاری که خزان ندارد و بشارت‌دهنده روزهای امید و آرامش برای نسل‌های آینده است.

در پایین این تابلو، انگشتر سردار سلیمانی به‌طور برجسته دیده می‌شود. این انگشتر، نه‌تنها نمادی از شخصیت ایشان، بلکه نماینده ارتباط عمیق او با آرمان‌های الهی و مردمی است. تمام تلاش در این اثر هنری، بر این بوده که مکتب سردار سلیمانی با تمام ابعادش به تصویر کشیده شود؛ مکتبی که بر مبنای شجاعت، ایثار و حق‌طلبی بنا شده است.در این اثر، امتداد این پرچم به نماد ذوالفقار، شمشیر حضرت علی (ع) اشاره دارد. ذوالفقار نمادی از عدالت، شجاعت و ایمان است؛ شمشیری که بهترین یار پیامبر (ص) در دستان خود داشت و نماد قدرت حق در برابر باطل بود. این ارتباط بصری، به مخاطب یادآوری می‌کند که راه سردار سلیمانی همان راه ایمان، شجاعت و ایثار است؛ راهی که ریشه در تاریخ اسلام و فرهنگ شهادت دارد و تا همیشه در جان‌ و دل مردم زنده خواهد ماند.

سردار سلیمانی در این تصویر برای شما نماد چیست؟ آیا این تصویر پیام خاصی را برای مخاطبان خود دارد؟

در نگاره «مکتب سردار سلیمانی»، سردار به‌عنوان نماد همه خون‌های پاکی که در مسیر آزادی و عدالت ریخته شده‌اند، تجسم یافته است. این اثر هنری نه‌تنها ارادت من به شخصیت سردار سلیمانی را نشان می‌دهد، بلکه نمایانگر آینده‌ای است که در آن طومار ظلم و استبداد آمریکا و رژیم صهیونیستی برچیده خواهد شد. در این تصویر، تلاش کردم تا پیام امید و بشارت نابودی این قدرت‌های استکباری را در آینده‌ای نزدیک به تصویر بکشم، پیامی که از ایمان و آرمان‌های والای سردار الهام گرفته شده است.

من در آثار خود تلاش کردم که نه‌تنها روح بلند و آرمان‌های سردار سلیمانی را به نمایش بگذارم، بلکه پیام عمیق‌تر او را به جهانیان منتقل کنم. سردار تنها یک فرمانده نظامی نبود؛ او مکتبی بود که تفکر، ایمان و عمل را به هم پیوند زد و الگویی شد برای نسل‌های آینده در مسیر مقاومت و مبارزه با استکبار. آثار هنری من کوششی است برای زنده نگه‌داشتن این مکتب و رساندن پیام او به مردمان سراسر جهان؛ چراکه راه او، راه همه آزادگان و عاشقان عدالت است.

سردار سلیمانی و دیگر شهدا ادامه‌دهندگان راه کسانی هستند که پیش از آن‌ها در مسیر حق و عدالت گام برداشته‌اند. این راه همچنان زنده است و شهدا، نه‌تنها در خاطره‌ها بلکه در عمل و اندیشه‌های ما حضور دارند. هرکدام از آثار هنری که در این مسیر خلق می‌شود، پیام‌آور این حقیقت است که راه شهدا پایانی ندارد و نسل به نسل منتقل خواهد شد.

فرمودید این اولین اثر شماست. جز این اثر چه نگاره‌های دیگری خلق کرده‌اید؟

بدرالسماء در پاسخ گفت: تا امروز، سه اثر هنری درباره سردار سلیمانی خلق کرده‌ام که هر یک بازتاب‌دهنده وجهی از شخصیت و رسالت او هستند. اولین اثر من با عنوان «مکتب سردار سلیمانی» در مراسم باشکوهی توسط رئیس‌جمهور شهید به خانواده سردار سلیمانی اهدا شد. این اثر که با شور و عشق فراوان خلق شد، تجسمی هنرمندانه از تفکرات و شخصیت سردار شهید قاسم سلیمانی است.

دومین اثر من با عنوان «مسیر ظهور» به تصویر کشیدن راهی اختصاص دارد که از پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) آغاز شده و با مجاهدت‌ها و تلاش‌های فرزندان ایشان ادامه یافته است. این راه، راه مبارزه با ظلم و ستم و حرکت به‌سوی ظهور عدالت جهانی است، راهی که سردار سلیمانی به بهترین شکل آن را پیمود. سردار در این مسیر نه‌تنها الگویی برجسته برای دیگران بود، بلکه با نثار جان عزیز خود، نشان داد که ایستادگی در برابر ظلم و حفظ کرامت انسانی، والاترین وظیفه یک انسان مؤمن است.

سومین اثر من، «راه قدس از کربلا می‌گذرد»، بازتاب‌دهنده پیوند عمیق میان قیام عاشورا و آرمان آزادسازی قدس شریف است. این اثر با الهام از فرمایش بنیان‌گذار انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره)، خلق شد. پیام این اثر، نشان دادن این حقیقت است که آزادی قدس، این قبله نخستین مسلمانان، تنها از مسیری می‌گذرد که با فداکاری و ایثار در راه اباعبدالله الحسین (ع) هموار می‌شود. قدسی که امروز تحت‌سلطه ظالمان و مستکبران عالم است، تنها با ایمان، مقاومت و وحدت امت اسلامی آزاد خواهد شد.

درباره چالش‌های هنر نگارگری بگویید. در مسیر این هنر شما با چه چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوید؟

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که در مسیر نگارگری و هنرهای مفهومی وجود دارد، نبود حمایت‌های کافی از هنرمندانی است که تلاش می‌کنند این مکتب و این اندیشه‌ها را به تصویر بکشند. وقتی حمایت مناسبی وجود داشته باشد، جوانان به‌طور طبیعی به این مسیر علاقه‌مند و تشویق می‌شوند. اما نبود حمایت و توجه کافی، استقبال از این هنر ارزشمند را کاهش می‌دهد و ما شاهدیم که نگارگری روزبه‌روز به دست فراموشی سپرده می‌شود.

این در حالی است که بسیاری از هنرمندان صرفا به دنبال ادامه راه گذشتگان هستند، درصورتی‌که نگارگری باید با زمانه خود هماهنگ شود و پیام‌های امروز را منتقل کند. ما باید مسائل و مشکلات زمانه خویش را در قالب هنر بازگو کنیم تا این هنر همچنان زنده و پویا باقی بماند.یک اثر هنری، اگر با نگاهی عمیق و پیامی متناسب خلق شود، می‌تواند تأثیری ماندگار بر جای بگذارد. چنین آثاری در درازمدت به یادگار می‌مانند و نسل‌های آینده با دیدن آن‌ها به ارزش‌ها و آرمان‌های والای گذشته پی خواهند برد. هنر، زبان مشترک دل‌هاست و می‌تواند پلی باشد میان گذشته، حال و آینده.

استاد رضا بدرالسماء