به گزارش خبرگزاری بسیج، به نقل از اصفهان زیبا، پویانمایی کوتاه «فصل کوچ» برش کوتاهی از دوران نوجوانی حاجقاسم سلیمانی را به تصویر میکشد که از کتاب «از چیزی نمیترسیدم»، زندگینامه خودنوشت شهید سلیمانی، اقتباس شده است. این اثر به تازگی در ۱۳ دی با حضور علاقهمندان و اهالی سینما در سینما سوره اصفهان رونمایی و نقد و بررسی شد.« اصفهانزیبا» گفتوگویی را با صادق روحی، کارگردان «فصل کوچ»، در خصوص این اثر ترتیب داده است.
ایده ساخت این انیمیشن چگونه شکل گرفت؟
ماجرای تولید این اثر هم مثل خود شخصیت حاج قاسم غیرمعمول و خاص به نظر میرسد.
ما گروهی دغدغهمند بودیم که به واسطه مطالعات آثار شهید آوینی و کار تکنیکی قصد داشتیم قدمی در مسیر انیمیشن بومی برداریم.
تجربیاتی در حوزه انیمیشن داشتیم، اما به نظرمان هیچکدامشان به نگاه درستی نرسیده بودند. بعضا تکنیک قابل قبولی هم داشتند، اما در فرم کلی از انیمیشن بومی فاصله زیادی داشتند.
در همان ایام بود که یک شخصیت استثنایی مثل حاج قاسم سلیمانی ترور شد و آن ماجراهای عجیب در تشییع ایشان رخ داد و توجه ما کاملا معطوف به شخصیت ایشان شد. بعد از یک سال، دستنوشتههای شهید تحتعنوان «از چیزی نمیترسیدم» به چاپ رسید.
در اولین برخوردها با کتاب همه حس کردیم که این همان گمشده ماست.
دستنویسهای سردار ، پرکشش، جذاب، صادقانه و بدون واسطه بود و اتفاقا بیشتر دوران کودکی و نوجوانی سردار را روایت میکرد. حس میکردیم دعوتی از ما صورت گرفته تا در این راه قرار بگیریم و نوشتههای حاج قاسم را برای نوجوانهای ایرانی از زبان خودش روایت کنیم. مجموعه ما حول محور این پروژه شکل گرفت.
با توجه به محدودیتهایی همچون مسائل مالی که سد راه تولید انیمیشن با نگاه فرهنگی وجود دارد، چگونه کار را شروع کردید؟
شاید رویه معمول این باشد که ابتدا بودجه بیاید و مکانی اجاره و امکاناتی فراهم شود؛ ولی این کار هیچ چیزش معمول نبود! هنوز هم این پروژه حامی مالی ندارد و تمام افرادی که تصمیم به مشارکت و همکاری گرفتند، خودشان سرمایهگذاری کردند.
با وقتی که میگذاشتند، با کمک فکری و با امکاناتی که داشتند. به شکل عجیبی امکانات از مکان گرفته تا موارد دیگر فراهم میشد و افراد هم در مقاطع مختلفی که نیاز بود «من حیث لا یحتسب» به کار میپیوستند.
گاهی حتی از شهر دیگر و خارج از کشور و به هر شکلی که از دستشان برمیآمد مخلصانه کار را پیش میبردند. همه این دوستان در این حدود از جان و دلشان مایه گذاشتند و کار را جلو بردند.
باورش برای خودمان هم سخت است. ابتدا به خاطر علاقهای که به خود حاج قاسم داشتند و بعد از آن اینکه حس میکردند این کار میتواند با کارهای دیگر متفاوت باشد.
بعضی از همکاران و بهخصوص دوستان نزدیک مجموعه باور نداشتند که کار سهبعدی با این جزئیات و این سطح کیفی به اتمام برسد؛ ولی پس از مدتی به شکل عجیبی به نظر میآمد که کار دارد جمع میشود و این بود که ما حس میکردیم کار دست ما نیست و ما فقط باید نقش خودمان را در جایگاهی که وظیفه مان است انجام دهیم. از ابتدا دنبال کیفیت سینمایی و کار بلند بودیم؛ اما تصمیم گرفتیم ابتدا برشی کوتاه از آن کار بلند را تولید کنیم تا هم توانمندیهایمان را محک زده باشیم و هم به نگاهی درستتر برای روایت این قصه دست پیدا کنیم.
از حس وحالی که در هنگام تولید این اثر کوتاه با موضوع حاج قاسم داشتید بگویید.
پروژه با هدف تحقیق و توسعهای آغاز شد که در نهایت به یک خروجی هم رسید. در همه لایهها سعیمان این بوده که توانایی ما به خدمت روایت حاج قاسم دربیاید و قصه از زبان خود شهید روایت شود، نه اینکه با تکنیک خودنمایی کنیم.
تلاشمان این بود که فیلمنامه، طراحی شخصیت، کارگردانی، انیمیت و دیگر بخشها را لحظه به لحظه با حس حاج قاسم مطابقت دهیم.
شاید به نظر غیر معمول بیاید،اما حسمان این بود که کار با قالبهای رایج انیمیشن در نمیآید. مثلا دوست نداشتیم انیمیتمان حس کارهای فلان استودیوی هالیوودی را داشته باشد.
در عین حال میخواستیم سطح کیفی کار درخور شخصیت حاج قاسم باشد.
میدانستیم که همین موضوع پیچیدگی کار را برایمان چند برابر میکند ولی همه همنظر بودیم که راهی غیر از این نداریم.
به لطف خدا این جمع تحت عنوان مجموعه «فانوس خیال» در فکر ادامه این نگاه در کارهای دیگر هستیم. تصورمان این است همان طور که ما دور هم جمع شدیم، بودجه و امکانات هم از جایی که فکر نمیکنیم تأمین خواهد شد و انشاءالله کار پیش خواهد رفت.